ما پنج نمونه از رفتارهای بدی را معرفی میکنیم که گاهی ممکن است بهنفع شما و دیگران باشد. بهعبارتدیگر، تحقیقات و مطالعات مختلف مزایای متفاوتی در این رفتارها کشف کردهاند که گاهی بهکمک انسانها میآیند. جانی کارسون، مجری تلویزیون و کمدین معروف، نقلقولی دارد که میگوید: «مردی را میشناسم که سیگارکشیدن، نوشیدن، ازدواجکردن و داشتن رابطهی جنسی و خوردن غذاهای گران را کنار گذاشت. او تا روزی که خودکشی کرد، سالم بود.» این نقلقول واقعیتی ناراحتکننده را نشان میدهد؛ اینکه همیشه نمیتوانیم فرشته باشیم و اصلا چه لزومی دارد که فرشته باشیم؟ ما پنج نمونه از رفتارهای بدی را معرفی میکنیم که گاهی ممکن است بهنفع شما و دیگران تمام شوند. تحقیقات و مطالعات مختلف مزایای متفاوتی در این رفتارها کشف کردهاند. این مزایا از رفتارهایی ناشی میشوند که عدهای به آن برچسب رفتار بد را میچسبانند.
۱. فحشدادن
شواهد علمی و بررسیهای روانشناسان دربارهی فحشدادن نشان میدهد این کار برای سلامتی جسمی و روحی مزایایی دارد که شاید تابهحال از نظر دور مانده است. اسناد زیادی دربارهی مزایای فحشدادن وجود دارد. این مزایا بهبود تحمل درد و تقویت قدرت بدنی و کمک به انسجام اجتماعی را شامل میشود و مطالعات در این زمینه همچنان ادامه دارد. دشنامدادن میتواند استراتژی مقابلهای مؤثری برای مقابله با خشم در جادهها باشد. بررسی صدها راننده سه سناریو از خشم را نشان میدهد:
- منتظرماندن برای ردشدن عابران پیاده در عبور از مقابل چراغها
- بریدهشدن مسیر بهوسیلهی رانندهی دیگری که حقِتقدم آن را تصدیق نمیکند.
- خودرو متوقفشدهی غیرقانونی که سد راه میشود.
مطالعات قبلی حاکی از آن است که فحشدادن عبارت شایع پرخاشگری کلامی در بین رانندگان است. بااینحال، نقش فحش بهعنوان مکانیزم کنارآمدن با خشم ناشناخته مانده است. این یافتهها حاکی از آن است که فحشدادن نهتنها بیان پرخاشگری کلامی به رانندهی دیگری در جاده است؛ بلکه گاهی اوقات راهی برای کنارآمدن با خشمی است که به نتایج بهتری برای رانندهی فحاش منجر میشود؛ نتایجی ازجمله تأثیر مثبتتر و کمتر شدن فعالیتهای بدنی مانند کتککاری.
همچنین، بسیاری از تحقیقات نشان میدهند دشنامدادن میتواند دردتان را کاهش دهد. ریچارد استیونز، پژوهشگر دانشگاه کیله، دراینباره میگوید: «وقتی فحشدادن را بیشتر بررسی کردیم، آشکار شد درواقع این عمل زبانی عاطفی است و میتواند باعث شود در موقعیتهای مشخصی احساس بهتری کنید. برای مثال، اگر در انتظار رسیدن آمبولانس هستید و هیچ دارویی ندارید، دشنامدادن واقعا میتواند احساس دردتان را کاهش دهد.» بنابراین، درحالیکه ممکن است این کار به درمان پای شکستهی شما کمکی نکند، حداقل میتواند کمک کند درد کمتری احساس کنید. در یکی پژوهشها، به نیمی از رانندگانی که در جادهها فحش میدادند، دستور داده شد با صدای بلند یا بیصدا فحش دهند؛ درحالیکه از نیمهی دیگر خواسته شد که سکوت اختیار کنند. آن دسته از رانندگانی که در دستهی فحشدهندگان بودند، پس از فحشدادن احساس مثبتتری نشان دادند كه نشان میدهد فحشدادن میتواند میزان خشم در جادهها را كاهش دهد.
برای مثال، لحظهای را تصور کنید که حین رانندگی در جاده به هر علتی عصبانی شدهاید. شاید حتی خودرو را نیز متوقف کنید و قصد داشته باشید پیاده شوید و دعوا کنید. محققان میگویند در این وضعیت، میتوانید با چند دقیقه بدوبیراهگفتن در خودرو، خودتان را از شروع دعوایی جدی دور کنید که ممکن است گاهی نیز به مرگ منجر شود. نظریههای بسیاری وجود دارند که فحشدادن را وسیلهای دردسترس برای کمک بهخود میدانند؛ وسیلهای ارزان، بدون کالری، بدون دارو و همواره دردسترس که شمارهیک این فهرست است. ریچارد استیونز، پژوهشگر دانشگاه کیله، معتقد است دشنامدادن میتواند سطح آدرنالینی را افزایش دهد که باعث احساس خشم و پرخاشگری در انسان میشود. درحالیکه همیشه هم این قضیه مفید نیست، خشوت ناشی از آدرنالین واقعا باعث میشود قدرتمندی و توانایی بیشتری احساس کنیم و درواقع اعتمادبهنفسمان افزایش پیدا کند.
براساس مقالهای که از ایرینا ترهوا در وبسایت mtlblog منتشر شده است، دشنامدادن در حضور دیگران نشان میدهد که بهاندازهی کافی درکنار آنها راحت هستید که خودتان باشید و احساس راحتی کنید. درحقیقت با دشنامدادن در حضور آدمهای دیگر، شما این علامت را به آنها میدهید که بیآلایش و صادق و راحت هستید. شاید بههمیندلیل است که دشنامدادن به داوران در میان جمعی از دوستانتان، باعث میشود همهی شما احساس کنید باهم در آن بازی سهیم هستید. در جهان امروز، اینطور به نظر میرسد که همیشه عجله داریم و با شتاب به اینسو و آنسو میدویم. اگر این امر به یکی از دلایل زیر نباشد، قطعا به آن یکی دلیل است: بچهها و کارکردن و زندگی. انگار که این دلایل ذکرشده هیچوقت تمامی ندارند. با درنظرگرفتن این موضوع، به خروجی سالم نیاز داریم. طبق مطالعهای جدید که در Biological Psychology چاپ شده است، نشاندادن خشم ممکن است سطح ترشح کورتیزول، هورمون ترشحشده از مغز هنگام استرس هستیم را کاهش دهد که مقادیر زیاد آن به بیماریهای قلبی و فرسایش استخوان و چاقی منجر میشود.
۲. نوشیدن
با اینکه بسیاری از تحقیقات کاملا ثابت کردهاند که الکل زیانهای بسیاری دارد و نوشیدنش کاملا بد و مخرب است، مطالعات اخیر نشان دادهاند الکل میتواند شما را به سخنران مسلط به زبان خارجی تبدیل کند. محققان به برخی از دانشجویان آلمانی دانشگاههای هلند نوشابههای حاوی درصدی از الکل و نوشیدنی لیموی تلخ با محتوای الکل معادل یک تا دو بطری آبجو دادند. سپس از آنان خواستند دو دقیقه به زبان هلندی، زبان دومشان، دربارهی آزمایش حیوانات صحبت كنند. درحالیكه واژگان و تلفظ هلندی آنها امتیاز گرفت، تسلط آنها درمقایسهبا گروه شاهد بیشتر بود که تنها آب نوشیده بودند.
۳. بیحوصلهبودن
تابهحال شنیدهاید فقط افراد حوصلهسربر بیحوصله میشوند؟ این باوری عمومی در زمانهی شلوغ و هدفگرایی است که در آن زندگی میکنیم؛ اعتقادی که باعث میشود تصور کنیم افرادی که حوصلهشان سر میرود، افرادی تنبل و خارجازتصور هستند. آیا واقعا اینگونه است؟ بهطرز شگفتانگیزی، بیحوصلگی تجربهای جهانی در انسانهاست و هر شخصی خود را گاهبهگاه خسته و بیحوصله مییابد. روانشناسان دراینباره میگویند این موضوع بهسادگی مانند احساسنداشتن دربارهی هیچ قصد و هدفی و میل ناموفق برای درگیرشدن در جهان است. طبق مطالعات، بیحوصلگی و افسردگی میتواند برای فرد و عملکرد او در برخی از مواقع مفید واقع شود. برای مثال، تحقیقات کامل و دقیق دانشگاه واترلو این مسئله را ثابت کرد. این تحقیق پیشنهاد میدهد احساس افسردگی و بیحوصلگی درحقیقت به برخی کمک میکند تمرکز و زمانشان را برنامهریزی و درنهایت، کارهای مهمتر را انتخاب کنند.
درواقع، محققان به این نتیجه رسیدهاند که حوصلهداشتن گاهی میتواند باعث اختلال در صرفهجویی زمان و توانایی سازماندهی امور در انسانها شود. البته گفتنی است این موضوع دربارهی افراد برونگرا صادق است؛ زیرا درونگرایان در دورههای افسردگی خود هر چیزی را متوقف میکنند. این تحقیق چگونگی کنارآمدن ۹۵ نفر با نیازها و استرس روزانه براساس حالوهوایشان را بررسی میکند. دراینباره محققان روی واکنشهای احساسی تمرکز کردند؛ واکنشهایی مانند حساسیت و قدرت و مدت زمان واکنش احساسی انسان که میتواند وابسته به حالوهوای او باشد. هدف احساساتی اینچنینی چیست؟ پاسخی که میتوان به این پرسش داد، این است که بیحوصلگی ما را وادار میکند برای ایجاد معنا کوشش کنیم؛ کاری که میتواند خلاقیتمان را تحریک کند. مطالعهای دیگر نشان داده است که تماشای ویدءوهای کسلکنندهای که مردم را خسته میکند، عملکرد چشمگیری از خلاقیت بعدی را در این افراد ایجاد میکند. بنابراین، درحقیقت بیحوصلگی ممکن است حالتی باشد که بهعنوان محرکی برای فرصتهای بعدی به نظر برسد. نتیجهی تحقیقات کلی بدینترتیب است: افرادی وجود دارند که بیحوصلگی میتواند درحقیقت باعث شود بر تواناییهای فکری تسلط پیدا کنند که برای زندگی روزانهی آنها بسیار مهم است. محققان میگویند واکنشهای احساسی از فردی به فردی دیگر متفاوت است. این واکنشها از سنین بسیار کم شکل میگیرند و این تفاوتهای فردی روی سلامت ذهن در زمان پیشرفتهای آینده تأثیر میگذارند.
۴. احمقبودن
باور کنید یا نکنید، احمقبودن ممکن است وجهی مثبت داشته باشد یا حداقل بگذارید احساسات احمقانه را بپذیریم. مارتین شوارتزه، میکروبشناسی که در حال نوشتن در ژورنال علوم سلولی است، داستانی دربارهی ملاقات با یکی از آشنایان قدیمیاش تعریف میکند که یکی از افراد موفقی است که ملاقات کرده بود. این فرد که تحصیلات علمیاش را رها کرده و بهعنوان وکیل آموزش دیده است، به شوارتز گفته بود علم را رها کرده است؛ زیرا احساس احمقانهای در او ایجاد میکرد. این اظهارات تکاندهنده در افکار مارتین شوارتزه انعکاس داشت تا اینکه روز بعد ناگهان به ذهنش خطور کرد انجام علم باعث میشود او نیز احساس حماقت کند. اغلب ممکن است مشخص نباشد آیا شما حتی پرسشهای درستی مطرح میکنید یا خیر، چه برسد به اینکه به یافتن پاسخهای صحیح فکر کنید. شوارتزه دریافت نداشتن همهی پاسخها ما را به مقابله با «حماقت مطلق» خود مجبور میکند. اگر بتوانید این احساس را بپذیرید، میتواند باعث آزادی شود. این احساس کمک میکند تا دگرگون شوید و اشتباهات را در این راه تحمل کنید. این امر در خارج از علم نیز صادق است و میتواند انگیزهای برای بهچالشکشیدن یا حتی گاهی به خود شککردن شود. تحقیقات نشان میدهد اکثر ما درحقیقت بیشازحد به تواناییهایمان اعتماد داریم. اعتمادبهنفسی که میتواند مانع یادگیری و توسعهای باشد، در طولانیمدت هوشمندانهتر میشود.
۵. تخلفات اجتماعی
شاید بتوان تخلفات اجتماعی را نهایتِ رفتاری بد دانست. برای مثال، کشتن شخصی دیگر رفتاری بد و بسیار مضر است؛ اما دربارهی اقدامات عادی پیشپاافتاده چه میتوان کرد که در قانون برایشان مجازات تعیین شده است؟ اغلب فکر میکنم برای خلاصشدن از قانونهای پیشپاافتادهی بیپایان، کمی تخلف اجتماعی لازم است. در تحقیقی شگفتانگیز، محققان جرئت کردند و از صدها دانشجوی مقطع کارشناسی خواستند تا قانونشکنی جزئی انجام دهند تا بتوانند عواقبش را ثبت کنند. برای مثال، یکی از دانشجویان از پلهبرقی روبهپایین در یکی از مراکز خرید به طرف بالا فرار کرد، دیگری شیشهی خودرو خود را پایین آورد و با صدای بلند شروع به آوازخواندن کرد و یکی دیگر درکنار پیرزنی در اتوبوس کاملا خالی نشست.
شوخی پلهبرقی به سرانجام خوشایندی نرسید و نارضایتی و اعتراض مردم را به همراه داشت؛ اما رهگذران با تشویق فردی که در خودرو خود آواز میخواند، او را همراهی کردند. حتی پیرزن نیز آن دانشجو را مزاحم خود ندید و از فرصت گپزدن با او استقبال کرد. بهطورکلی، هنگامیکه همهی مثالها ثبت و طبقهبندی میشدند، فقط اقلیتی از تخلفات وجود داشتند که بازخورد منفی دریافت کرده بودند. شاید بتوان گفت تخلفهای اجتماعی کمخطر و پیشپاافتاده، مانند ابزارهایی برای رهایی از عرف و تحریم و تعامل واقعی در انسانها بهنظر میرسد.